حسین مسرّت

[این متن جایی درج نشد]

دیر زمانی بود در اندیشه بودم که چرا شهر یزد با این پیشینۀ غنی فرهنگی و تاریخی دارای رومه ای کارآمد و پرمحتوی نیست و همیشه این فکر، خار خار وجودم را در برگرفته بود  تا اینکه در سال گذشته(1377) ، پس از آنکه از سوی صاحب امتیاز و مدیر مسئول رومۀ آفتاب یزد ، سردبیری رومه به این جانب پیشنهاد شد ، علی رغم میل باطنی و با توجّه به اینکه هیچ گاه رومه نگار نبودم ، از سر وظیفه و ادای دین آن را پذیرفتم؛ پس ، دست به کار شده و با م تنی چند از اصحاب قلم یزد ، شورای نویسندگانی تشکیل داده و با عنایت و هدایت آنان ، قلمن و نوقلمان را به همکاری دعوت کردم و همیشه در پی اثبات این نکته بودم که شهر یزد ، کویر طبیعت است ، امّا کویر اهل اندیشه و قلم و ذوق و هنر نیست و خوشبختانه پس ازاندک مدّتی با نویسندگان خوبی آشنا شده و از آن ها مقالات ارزنده ای را به چاپ رساندم .

در آغاز سال جاری موضوع انتخاب سردبیر جدید را با توجّه به پایان یافتن وظیفۀ خود که همان راه اندازی نشریّه ای پربار و کارآمد بود  با مدیر مسئول درمیان نهادم  و ایشان نیز علی رغم میل باطنی خود پیشنهاد حقیر را پذیرفتند .

اکنون خرسندم که باز به عرصۀ پژوهش و تحقیق که همان آرزوی قلبی ام بود ، بر می گردم  و شادمانم که در این مدّت کوتاه که با دشواری ها و سختی هایی همراه بود ، عرصه های جدیدی را برای نویسندگان یزدی گشودم . در پایان توفیق همگان را از درگاه ایزد یگانه خواستارم .

اردی بهشت 1378


 

روزی که رهسپار سرای دیگر شدی ،دانستم که تا چه اندازه حقیر است این دنیا .دنیایی که تاب تحمّل خوب ها و خوبی ها را ندارد 

****

و می ماند در یادها و خاطره ها

عطر خوش خوبی ها

یاد نیک مهربانی ها

آن گاه که به دیگر سرای

می شتابند انسان ها

و چقدر حقیر است

این دنیا

که گنجایش تمامی

خوب ها و عاشق ها را ندارد

حسین مسرّت

دی 1385


 

حسین مسرّت

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

ازمن اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار

کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد

«حافظ»

آن گاه که انسان پاکباز، دست نیاز به سوی یگانۀ بی نیاز دراز می کند و به نماز می ایستد، دریچه ای از امید را به روی خود می گشاید، در لحظات اقامۀ نماز، روح به پرواز در می آید و جسم خاکی در اهتراز و عطش رسیدن به عنایت پرورگار بنده نواز، چشم به اعجاز او دارد، آن گاه است  که می توان به پیشواز رحمت حق رفت و همرازی سخن شنو یافت و به اندازۀ یک دنیا سخن گفت و از ایزد یکتا همه چیز را خواست، زیرا آغاز سرافرازی است، تنها در این دقایق است که درهای بهشت به روی آدمی گشوده می شود.

نماز پلی است برای رسیدن به بهشت جاودان، گذری است برای دستیابی به خلوتگاه عارفان و سالکان، و راهی است برای پیوستن به خیل رهروان حق و حقیقت، نماز، نهایت بندگی انسان و سرفرود آوردن در برابر بزرگی خداوند گار جهانیان است.

نماز، نیاز عاشقان است، عاشقانی که در حسرت دیدار در سوز و گدازند و رخصت پرواز می خواهند تا بر دوست به پرواز در آیند:

تا نمازی نشود دیده من بنده به اشک

عشق دستوری ندهد که کنم در تو نگاه

«اثیرالدّین اخسیکتی»

*پیمان یزد، س27، ش4886 (1398/10/10):3


 

حسین مسرّت

به نام کاتب هستی

سردبیر محترم وزین نامۀ آینۀ پژوهش ، با سپاس از اینکه حقیر را نیز در حلقۀ دوستان خود پذیرفته اید و قابل دانسته اید که نظر حقیر را هم بپذیرید ، ذیلاً پاسخ های کوتاه خود را می آورم :

1-تقریباً بیشتر شماره های آن .

2-نخست نقد و معرّفی کتاب ها بویژه کتاب هایی که در حوزۀ فرهنگ ، ادب ، تاریخ ، مرجع و کتابشناسی است و دوم ، معرّفی گزارشی و سوم شرح حال ها .

3-گفتگو با پژوهشگران بویژه کتابشناسان برجسته ، مرجع نگاران و مصحّحان نامور . هرچند نگارنده معتقد به تقلید نیست ، امّا می توان با بررسی نشریّات همانند در حوزۀ کاری آینۀ پژوهش ، مانند : آینۀ میراث ، بهارستان ، گزارش میراث ، جهان کتاب ، نشر دانش و . هم به یافته های جدید رسید و هم کاستی ها را دید .

4-بسیاری از اهل پژوهش ، آینۀ پژوهش را صرفاً یک نشریّۀ حوزوی می دانند که در مباحث دینی کار می کند تا نشریّه ای حاوی مباحث کتابداری و اطّلاع رسانی . از این نظر میزان بهره وران مجلّه را طیفی خاص که عمدتاً شامل طلّاب علوم دینی علاقمند به مباحث پژوهشی و کتابداری می شود ، در بر می گیرد ، که از این نظر می توان با توسع در حوزۀ فعّالیّت ، توزیع مجلّه و فعّالیّت در دیگر جنبه های پژوهشی ، بر میزان مخاطبان مجلّه افزود .

5-از جمله مباحثی که در ایران کمتر بدان بها داده می شود . چاپ کتابشناسی ها ، فهرست ها و کتاب های مرجع است که آن هم به دلیل استقبال کم خوانندگان است ، از این رو کمتر ناشری ، حتّی ناشران دولتی مایل به کار در این زمینه و چاپ این گونه آثار است . بدین دلیل نه ناشران مایل به سرمایه گذاری در این مورد هستند و نه محقّقان می توانند به چنین مهمّی که حاصلی جزء کم سو شدن چشم و پیر چشمی و خمیدگی قامت دارد ، دست یازند ، در حالی که همگان می دانند کتاب های مرجع ، کتابشناسی و فهرست ها جزء کتاب های بنیادی برای پژوهش است . از این رو آرزو داشتم که کاش مرکزی برای چاپ این گونه کتاب ها بنیان می شد ، تا در قبال این سرمایه گذاری ، بسیاری از پژوهشگران ترغیب به تهیّه و تدوین کتاب های مرجع می شدند .

دومین آرزو ، تجدید چاپ بسیاری از کتابشناسی ها ، فهرست ها و کتاب های مرجع است که سال هاست نایاب شده و به بهای گزافی در بازار کتاب به میرسد ، مانند فهرست نسخه های خطّی فارسی، تألیف استاد احمد منزوی ( چاپ ایران و چاپ پاکستان در 6 و 14 جلد ) کتاب ایرانشهر ، فهرست کتاب های چاپی تألیف زنده یاد خانبابا مشار و .

سومین آرزو ، ادامۀ تدوین و فهرست نگاری کتاب های خطّی ده ها کتابخانۀ عمومی ایران است که سال ها کسی به فکر فهرست نگاری آن نیست و آن هم به غیر از دو دلیل گفته شده یعنی کمبود پژوهشگر و فهرست نگار ( به دلیل نبود مراکز تربیّت فهرست نگار ) و عدم وجود ناشر کتاب های مرجع ، شامل نداشتن سرمایه برای فهرست نگاری ، تهیّه ، تدوین و چاپ فهرست نسخه های خطّی از سوی کتابخانه هاست .

بگذریم از اینکه برخی از کتابخانه ها با اینکه ، بودجۀ خوبی هم دارند ، امّا صاحب همّتی نیست که دلسوز این کار باشد .

نگاهی به تاریخ چاپ آخرین جلد فهرست نسخه های خطّی کتابخانه های ایران ، گویای این آسیب شدید فرهنگی است که باعث شده بسیاری از پژوهشگران از وجود چندین هزار جلد نسخۀ خطّی موجود در ایران ناآگاه باشند .

الف –کتابخانۀ دانشکدۀ ادبیّات دانشگاه تهران -1341 .

ب-کتابخانۀ مدرسۀ عالی سپهسالار ( شهید مطهّری ) -1357 .

ج-کتابخانۀ وزیری یزد-1358 .

د-کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران -1364 .

ه-کتابخانۀ مجلس سنای سابق ( شورای اسلامی شماره 2 فعلی ) -1359 .

و- و غیره .

یعنی دربارۀ برخی کتابخانه ها ، 44 سال است ، اطّلاعی از فهرست های آن نیست .

 

* آینۀ پژوهش، ش100(1385): 125.


 

[حسین مسرّت]

ن و القلم و ما یسطرون

براستی که چه زیباست هنگامی که دردمندان و دلسوزان و خبرگان هر قوم قلم به دست می گیرند ، و در میان می گذارند حاصل سالیان عمر و دانش طلبی و حقیقت جویی و تجربه اندوزی خود را و چه بسیارند ، جوانان و دانش پژوهانی که هماره در پی انسان هایی هستند که سرد و گرم روزگار را چشیده و با فرازونشیب های زندگی آشنا شده و سختی ها و دشواری ها را پشت سرگذاشته و در نهایت انسان های موفّقی بوده اند .

کتاب گنج عشق که حاصل سالها تجربه و زندگی فرهنگی اجتماعی آقای حسین دانشجو، فرهنگی نیک نفس و پدر شهید حمید دانشجو ست ، در طریقی نوشته شده است که به غیر از روانی کلام و شیرینی عبارت و صداقتی که در گفتار نویسنده هویداست ، درس نامه ای نیز برای آیندگان و پویندگان راه راستی و درستی و شیوۀ صحیح زندگی اجتماعی و انسانی است .

بی گمان هرکس سطور این خاطرات را از نظر می گذراند ، بدین نکته واقف می شود که کتاب از گروه تجربه نامه هاست که برای همگان بسیار سودمند خواهد بود . خرسندیم که فرصتی دست داد تا با نشر این اثر گامی هر چند کوچک در طریق صلاح و ثواب جامعه برداریم . باشد که این اقدامات مرضی درگاه حق تعالی واقع شود .

 

* گنج عشق(مجموعۀ شعر): حسین دانشجو(به نام دیگری).


 

هوالمحجوب

[حسین مسرت]

 « ن و القلم » شعری که اکنون عنوان « شعر معاصر ایران » را بر خود دارد ، دارای ویژگی هایی است که در یک کلام کوتاه، باز گویندۀ اراده و خواستۀ نسل معاصر ایران است و نسلی که تاریخ غنی و پربار ایران کهن را در حافظه و رخدادهای این چند دهۀ توفان خیز را در پیش رو دارد .

کودتای 1299 ، تندباد حوادث شهریور 1320 ، کودتای 28مرداد 1332 ، خیزش انقلابی خرداد 1342 ، انقلاب عظیم و شکوهمند اسلامی بهمن 1357 و سرانجام هشت سال دفاع مقدّس همۀ این رخدادهای برجسته ، همراه با زندگی و نیازهای آن در شعر معاصر ایران بازتابیده شده است .

امّا استان دارالعبادۀ یزد که مردمانی سخت کوش ، پر تلاش و خرسند دارد و تجربۀ این سالیان پرفراز و نشیب و نیز جنبش ده فروردین 1357 را پیش رو داشته است . در کنار آن ، در این چند دهه بزرگانی را در عرصۀ علم ، دین ، فرهنگ ، اندیشه و تاریخ را به جامعۀ اسلامی ایران عرضه کرده است که هر کدام در سیر تحوّلات جامعه نقشی بس ارزنده داشتند ؛ و در این میان شاعران و ادیبان جایگاه والایی دارند . شاعران بزرگی که سر سلسلۀ آن فرّخی یزدی است و پس از او می توان به دکتر ریاضی یزدی ، استاد بهجتی ( شفق ) ، زکریا اخلاقی و دیگران اشاره کرد .

شورای شعر و ادب استان یزد ، در کنار رسالت عظیم اشاعه و گسترش فرهنگ و ادب اسلامی و انسانی ، جلسات ماهانه ای دارد که تاکنون توانسته در این عرصه نیز به توفیقاتی دست یابد و استعدادهایی را شکوفا سازد . کتابی که اینک پیش روست ، حاصل تلاش اعضای این شورا ، بویژه آقایان : استاد غلامرضا محمّدی ( رئیس شورا ) و علیرضا احرامیان پور ( دبیر شورا ) که توانسته اند ، مجموعه ای وزین را که حاصل ذوق و شوق و توانایی شعرای امروز یزد در خلق صحنه های ماندگار زندگی ، عشق ، جنگ و ایمان است ، به جامعۀ ادبی ایران عرضه کند . از این عزیزان و دیگر اعضای محترم شورای شعر و ادب استان یزد تشکّر و قدردانی می شود و امید است که این دفتر نیز همچون « ثانیه های زلال » به هدف خود که بازتاب شعر امروز یزد است ، رسیده باشد .

 

* باغ الماس، شعر معاصر یزد: علیرضا احرامیان پور، یزد: اندیشمندان یزد، 1382: 7. (با نام: دیگری)


 

[حسین مسرّت]

به نام خداوند جان و خرد

هر آن متاع که جویی بیا به یزد طلب

ز فضل و علم و صلاح و کفایت ای عاقل

« تاج سلمانی » ( با تصرّف )

به حکم اسناد و شواهد تاریخی ، « یزد » از دیرباز مهد فرهنگ و ادب و هنر بوده است ، گواه این سخن آثار جای مانده از قرون و اعصار در گوشه و کنار این شهر کهن است .

وجود سنگ نگاره های کوه ارنان  که بعضی عمر آن را تا دوازده  هزار سال می دانند ، بقایای تپّه های کسنویه و قاضی میرجعفر بافق ، نارین قلعۀ میبد ، مسجد جامع فهرج ، اشیای به دست آمده از دامنۀ غربال بیز هم چنین وجود نام های باستانی چون مدوار ، استهریج ، اِرنان ، ندوشن ، توران پشت ، مهریز و مهرجرد ، همه دلیل روشنی است بر دیرینگی استان یزد .

ملاحظۀ سالم ترین بافت تاریخی و بناهای قدیمی حکایت از وجود معمارانی می نماید که در دستان توانمندشان هنر و زیبایی و عشق ساری و در ذهن سیّالشان دانش های مهم زمان چون خاک شناسی و حساب و هندسه جاری بوده است .

مناسبت داشت در این زمان که اسب سرکش و لگام گسیخته فرهنگ های بیگانه به سپاه فرهنگ و اندیشه و هنر ریشه دار ایرانی بی محابا می تازد ، مراکزی بنیاد شود تا با پاسداری از میراث نیاکان و نگهداری از دست آفریده های هنرمندان این مرزوبوم ، به احیای اندیشه هایی بپردازد که این سرزمین دیرپا را در طول تاریخ چندین هزارسالۀ خود زنده ، پویا و استوار نگهداشته است . با این اندیشه و پیش زمینه ، مرکز یزدشناسی در سال 1369 شمسی بنیاد شد .

مرکز یزدشناسی بر پایۀ اساسنامۀ خود و وظایفی که به عهده گرفته ، سعی می نماید به غیر از گردآوری و ثبت کلیّۀ آثار و اسناد و نیز نگهداری از میراث و اشیای تاریخی و هنری ، به تدوین و چاپ آثاری بپردازد که مبیّن اندیشه و خرد ساکنان این دیار کهن است .

کتاب حاضر مجموعه ای است که جوان دانشمند آقای علی اکبر تشکّری موضوع آن را جهت پایان نامۀ خود انتخاب کرده و در تهیّه و گردآوری مطالب آن رنج فراوان برده است . و اینک با تجدید نظری دقیق و افزودن اطّلاعات ارزشمند ، به ویژه عکس های تاریخی جزء سلسله انتشارات مرکز یزدشناسی در اختیار فرهنگ دوستان قرار می گیرد . امید است سایر دانشجویان یزدی هم به اقدام آقای تشکّری تأسّی کرده ، کوشش نمایند تا به سهم خود در روشن نمودن گوشه های تاریخ یزد که ناگفته مانده با مرکز یزدشناسی همگامی و مساعدت داشته باشند .

*مشروطیّت در یزد: علی اکبر تشکّری بافقی، یزد: مرکز یزد شناسی، انتشارات یزد، 1377.(به نام مرکز یزدشناسی).


حسین مسرّت مدرّس دانشگاه میبد hmasarrat@yahoo.com این گفتار ناقابل به روح بزرگوار حضرت آقا سیدهادی خسروشاهی پیش کش می گردد که عمری را در راه روشنگری و دانش گستری گذراند و سرانجام با خوشنامی راهی دیار جاوید گشت. عصر ایلخانی بیشتر مورّخان ، ادوار عصر مغول در ایران را از سال 616 ق تا 756 ق یعنی 140 سال می دانند و آن را به دو دوره تقسیم می کنند : یک : آغاز حملۀ چنگیز به ایران در 616 ق تا 651 ق که سال حرکت هولاکو به ایران است .
حسین مسرّت در گوشۀ سمت خاور ایران و به فاصلۀ یک کشور ، کشوری باستانی، ایرانی و آریا نژاد به نام تاجیکستان قرار دارد. چیرگی هفتاد سالۀ روسها در زمان برپایی اتّحاد جماهیر شوروی بر همۀ سازمان های اجتماعی، ی، نظامی، اقتصادی و حتّی فرهنگی این کشور باعث نشد که آنها دست از فرهنگ پربار، ریشه دار و دیرینه سال خود بکشند . خط شان را روسها به هر ترفندی بود دگرگون کردند؛ امّا زبان آن ها را نه. نگارنده در سفری دو ماهه که به این کشور در بهار سال 1383 داشت ، توانست ده
سلام استاد بزرگوار بنده لیلا مقوم هستم ، سالها پیش در دفتر نشریه دانشگاه یزد و یا حضور شادروان آقای مدقق یزدی ، آقایان دکتر جلالی و دکتر الهام بخش ، جنابعالی را زیارت کرده بودم . من و خانم مهری زینی ( همسر دکتر جلالی ) هردو با جناب مدقق همکاری داشتیم . البته من خودم شاغل در دانشگاه یزد هستم . مایه مباهات و افتخار بود برای من هم نشینی با اساتید بزرگواری چون حضرتعالی . ادب و اخلاق و فروتنی و تواضع شما همیشه زبانزد خاص و عام بوده و هست .
جلد دوم کتاب «یزد، یادگار تاریخ» به قلم «حسین مسرّت» پژوهشگر یزدی منتشر و در اختیار عموم و علاقمندان به یزد قرار گرفت. کد خبر: ۸۸۳۵۲۹ تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۹ 03 August 2020 جلد دوم کتاب «یزد، یادگار تاریخ» از کتب ارزشمند و پر «حسین مسرت» نویسنده و پژوهشگر یزدی از سوی نشر «یزدا» منتشر و در دسترس دوستداران تاریخ قرار گرفت. این کتاب دارای شش بخش گفتارهای تاریخی، نام آوران و بزرگان، آداب و فرهنگ، نقد کتاب، معماری و هنر و مردم شناسی یزد است.
میراث مکتوب- جلد دوم از کتاب «یزد، یادگار تاریخ» همچون دفتر نخست آن، بازچاپ گفتارهای پرخواستار نویسنده تنها در حوزۀ یزدشناسی و یزدپژوهی است که در کتاب‌ها، نشریه‌ها، تارنماهای ایران و نیز سخنرانی‌های وی بین سال‌های 1375 تا 1396 گردآوری شده و با ساماندهی و ویراستاری پیام شمس‌الدّینی آراسته چاپ شده است. کتاب دارای 24 صفحه دیباچه، مقدّمه و فهرست مندرجات، 670 صفحه متن، و 24 صفحه تصاویر رنگی از جاذبه‌های تاریخی و گردشگری استان یزد است.
حسین مسرّت آدینه روزی از ماه خرداد به همّت علی شهابی، فعّال گردشگری و بلد بومی از شهر شاهدیه (گردآمده از سه روستا با نام های: ابرندآباد، گرد فرامرز و نصرت آباد) در غرب شهر یزد دیدار کردیم. هنوز هُرم گرما وجود داشت که با گروهی از علاقه مندان و بلدهای محلی و فعالان حوزۀ گردشگری یزد در کنار باغ های برزن سرچشمۀ ابرند آباد ایستادیم و به گفته های احمد رسولی، شاعر بومی یزد و باشنده ابرندآباد گوش فرادادیم که به زیبایی از باغ شهر شاهدیه گفت که دارای سه روستا با نام
حسین مسرّت در سال 1264 یا 1265 ش، یکی از شاعران پاکباز، وارسته ، حقگو و مبارز ایران در شهر یزد به دنیا آمد. نامش محمّد بود، وی بعدها تخلّص فرّخ و سپس فرّخی گرفت. فرّخی یزدی که در کتاب‌های تاریخ به‌نام «فرّخی لب‌دوخته» یا «فرّخی دهان‌دوخته» معروف است. این هم به واسطه شعری بود که در حدود سال 1290 یا 1289 ش در شهر یزد سرود وی در بهار که همه شاعران در مدح حاکم شعر می‌گفتند، ایشان در هجو حاکم شعر گفت و حاکم را پرهیز داد از اینکه ستمگری پیشه کند.
پژوهش: حسین مسرّت چکیده استان کهن و دیرپای یزد، به دلیل ویژگی اقلیمی خود که سرزمینی گرم و خشک است، اسناد و کتب خطّی در آن کمتر مورد هجوم ات ، آفت ها و رطوبت نیز بلایای طبیعی مانند:زلزله، سیل و آبددیدگی قرار می گیرند.ازینرو خوشبختانه جزء استان هایی است که دارای کتابهای پرشمار تاریخی ، جغرافی و اجتماعی برای شاخت خود است و هرچه به زمان حال نزدیک می شویم، این منابع فزونی می یابد . در این مقاله، براساس برآوردهای فرهنگی و تاریخی شهر یزد از لحاظ منابع به چهار

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کیاکو ارزان کده دانلود بازی کامپیوتر و موبایل آشپزباشی پایگاه تخصصی نماز بهداشت مادر و کودک آلفا 5 همه چی موجوده ارزان سرا